همه چیز درباره لجبازی کودکان
كودك بدون آن كه درباره
لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای
برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد.
آگاهی؛ دلیل لجاجت کودکان
لجبازی در امور مختلف حتی
در موقعیتهای خاص یا مشابه خصلتی فراگیر در كودكان است. اغلب والدین در تقابل
لجبازی كودك در دورههای مختلف زندگی وی كه به اشكال مختلف مشاهده میشود به
مشكلات جدی برمیخورند و گاه به درماندگی میرسند.
با این حال كارشناسان
علوم تربیتی لجبازی را خصلتی طبیعی و ضروری میدانند كه از تمایل كودك به كسب
درجاتی از استقلال شخصیتی ناشی میشود و باید پذیرفته و كنترل شود. بر این اساس
لجبازی نكردن كودك در هیچ زمینهای میتواند نشانه یك عارضه حاد روانی باشد كه
باید برای درمانش اقدام كرد.
در مقابل، لجبازی شدید و
كنترل نشده نیز از رفتارهای نامناسب والدین حكایت دارد. در حقیقت لجبازی مهار
گسیخته نتیجه رفتارهای والدین و شرایط محیطی است كه كودك را به لجبازی بیشتر وادار
میسازد. اگر كودكی لجبازی را از حد میگذراند باید ریشه این رفتار را در نحوه
برخورد والدین و اطرافیان و تنبیهها و تشویقهای آنان جستجو كرد.
لجبازی و استقلال شخصیتی
كودكان از چه سنی و چرا
شروع به لجبازی میكنند؟ كودك از 2 تا 3 سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم كشف
میكند. وی به درجهای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان میرسد كه میفهمد
رفتارش روی دیگران تاثیر میگذارد و واكنشها را برمیانگیزد. از این رو در برخی
امور و هنگامی كه از وی كاری خواسته میشود لجبازی را به كار میگیرد تا واكنشها
را مشاهده كند و كنجكاویاش ارضا شود. این كنجكاوی میتواند به همان رفتار یا
خواسته مربوط باشد یا به شخص درخواست كننده.
كودك بدون آن كه درباره
لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای
برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد. یادگیری نه گفتن و توانایی امتناع كردن
قدرت لجبازی را در كودك بالا میبرد و به او در كشف دنیایی كه پیش رو دارد كمك میكند.
پس چطور میشود كه این
لجبازی به صورت معضلی حاد درمیآید و مایه دردسر والدین و حتی خود كودك میشود؟
پاسخ به این پرسش نیز حقایقی دیگر را آشكار میسازد. واكنش اطرافیان بویژه والدین
كه كودك از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین كننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در
كودك است. واكنشهای هیجانی، عصبی و تنبیه گونه در برابر لجبازی میتواند ابعاد
آن را گسترده كند و لجبازی را به عادتی دائمی برای كودك تبدیل سازد.
از سوی دیگر ممكن است این
رفتارهای نادرست از سوی والدین نیاز كودك به امتناع و ارضای كنجكاوی را سركوب كند.
در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشت استقلال شخصیتی كودك در سنین بالاتر رشد
كند و شكل بگیرد.
والدین باید بدانند
لجبازی كودك خصلتی طبیعی است كه باید پذیرفته شود. گاهی كودك به لجبازی به چشم یك
بازی نگاه میكند و میخواهد والدین را در این بازی شریك سازد. معلوم است كودكانی
چنین رفتاری از خود نشان میدهند كه نیاز آنها به بازی و لذت بردن در كنار والدین و
همچنین تماس فیزیكی با بدن والدین در آنها ارضا نمیشود. ممكن است كودك لجبازی را
به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است. در حقیقت
لجبازی كودك در هر زمینهای معنای خاص دارد كه باید درك و شناسایی شده و سپس مشكل
برطرف گردد. بدترین حالت آن است كه كودكی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان
كنند این كودك ذاتا لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی
وجود ندارد، بلكه هر معلولی در كودكان علتی دارد كه باید برطرف شود. ناگفته نماند
كه نوعی از لجبازی نیز وجود دارد كه با استقبال والدین همراه است و از همین طریق
تقویت میشود. در این حالت كه به لوس شدن تعبیر میشود كودك امتناعها و اصرارهای
بیجا را به بازیچهای برای جلب توجه و بلكه رضایت والدین تبدیل میكند و از همین
طریق تاثیری عاطفی بر والدین میگذارد تا به خواستهاش برسد.
چه باید كرد؟
ممكن است لجبازی كودك
امتناع طبیعی وی از درخواستهای مكرر و آمرانه والدین باشد كه براساس استقلال
شخصیتی صورت میگیرد. برخی امتناعها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.
كودك باید حق انتخاب
داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمیشود. هر كودكی با
توجه به سن و میزان دركش به درجهای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخابهای
گوناگون تمایل دارد. كودكان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه میخواهند شخصیت خود
به عنوان یك فرد مستقل را میسازند و تقویت میكنند. والدین باید به لجبازیهای
كودكان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یك نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره
مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد
قاطع و احتمالا مقابله به مثل كودك را متقاعد كنند، ناز او را بكشند، دلیلش را
برای امتناع جویا شوند، اگر مشكلی هست برطرف كنند و در نهایت از موقعیتی كه كودك
در آن به لجبازی میپردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و كلامی قویتر با وی استفاده
كنند.
گاهی كودك به دلیل
استفاده از انواع تنقلات چرب و شور اشتها ندارد و غذا نخوردن را به دستاویزی برای
لجبازی و تاثیرگذاری بر والدین به كار میگیرد.
بدغذایی مشكلی رایج میان
كودكان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری كودك برای
همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت میدهند. در حالی كه مهمترین دلیل
بروز بدغذایی بیاشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب
برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
تنبیه بدنی ممنوع
مشاركت دادن كودك در
انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری كه مستقیم به كودك مربوط میشود،
برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه كودك، تشویق مناسب و
به اندازه در صورت انجام كارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه كافی
به كودك به نظر كارشناس علوم تربیتی مهمترین روشهای كاهش لجبازی در كودك است.
فراموش نشود لجبازی كودك
یك روزه شكل نمیگیرد و یك روزه هم برطرف نمیشود.
لجبازی برای كودك به مرور
به یك عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد كار، جلب توجه و اظهار وجود
تبدیل میشود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نكته اصلی درباره لجبازی كودك
اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یك خصلت بد و پلید نیست و برای كودك هدف محسوب نمیشود.
بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده كرد.
تنبیه بدنی هم به كلی
مطرود است و از نظر كارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان
كودك محسوب میشود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان كودك را نشانه میرود و تاثیری
بسیار مخرب برجا میگذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد كودك
میماند و همین فراموش نكردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان كودك است.