استعداد یابی
معنای استعداد یابی چیست؟
استعدادیابی فرآیندی است برای شناسایی و کشف و توانایی های بالقوه ای که در هر فرد به شکل ذاتی وجود دارد.
استعداد یابی کمک می کند به شکوفایی و بالفعل شدن هرچه بیشتر این استعدادها و تبدیل آنها به مهارت فوق العاده ای که احساس خشنودی و رضایت مندی و کار آمدی را در فرد ایجاد می کند.
بیاد داشته باشید که فضای استعدادیابی، فضای تلقین نیست.
فضای آموزش مستقیم نیست.
در این فضا مربی همواره در کنار کودک است و با آموزش های غیر مستقیم به او آموزش می دهد که چه فعالیت هایی را انجام دهد. مربی هدایت گر و تحصیل گر فضای کودک هست. این فضا، فضایی نیست که به اجبار برای کودک طراحی شده باشه، بلکه با انتخاب اوست.
چگونه می توانیم به استعداد فرزندمان پی ببریم و با چه روش هایی این کار امکان پذیر است؟
انسان با تواناییهای ذاتی بالقوهای به دنیا میآید که در طول زندگی و گذر عمر، درصدی از این تواناییها بالفعل و تواناییهای اکتسابی نیز به آن افزوده میشود. وقتی کودک به دنیا میآید، کاملا ناتوان است، اما به تدریج هر کودکی علاقهمندیهای خود را در رفتار خود بروز میدهد.
ممکن است فرزند شما عاشق ورزش کردن باشد یا عاشق تعمیر وسایل خانه یا اینکه هنر فوقالعادهای در حفظ اشعار تبلیغاتی داشته باشد. تمام این رفتارهاو رفتارهای دیگری که در ادامه درباره آنها صحبت خواهیم کرد، علامت و نشانههایی است که والدین براساس آن میتوانند استعداد و علایق کودکان خود را کشف کنند و همین کشف استعداد میتواند در امور مهم زندگی کودک ازجمله پر کردن اوقات فراغتش، انتخاب رشته تحصیلی مناسب و انتخاب شغل و حرفه به او و والدینش کمک کند .
مثلا تمام افراد استعداد برای یادگرفتن نقاشی دارند اما کسی که نقاشی او ما را مجذوب خود می کند قطعا کسی هست که استعداد نقاشی دارد. می توان همین مثال را نیز به حیطه های دیگر مثل موسیقی، ورزش و ... گسترش داد.
جانسون اوکانر اولین شخصی بود که دید افرادی که در شرکت جنرال موتورز کار می کنند بسیار خسته و ناخوشحال سر کار خود حاضر می شوند، او دلیل این امر را با پاسخ "عدم رضایت از کار، عدم استعداد در کار مربوطه و ..." دریافت کرد
سپس جانسون اوکانر به افراد مختلف گلچین شده ای این امکان را داد که در هر فضایی که فکر می کنند موثر تر هستند فعالیت کنند و نتیجه این امر شگفت انگیز بود و پس از آن به استعداد افراد در کارهای مختلف پی برد.
در پروسه ای دیگر 40 سال بعد هوارد گاردنر طی تحقیقات و آزمایشات فراوانی به این نتیجه رسید که افرادی که جانسون اوکانر در سنین میانسالی استعدادیابی کرده در کودکی هم همان استعدادها را دارند.
به همین دلیل هوارد گاردنر استعدادیابی در افراد را از سنین کودکی 3 تا 6 سال شروع کرد و نتیجه های حیرت انگیزی از این استعدادیابی گرفت.
سن استعدادیابی در کودکان:
سن استعدادیابی در کودکان بین 3 تا 6 سالگی ایده آل ترین زمان استعدادیابی کودکان است البته بایستی توجه داشت که کودکان تا این سنین آموزش مستقیمی دریافت نکرده باشند و ذهن آن ها برای دریافت اطلاعات جدید تازه و بکر باشد.
آیا استعدادیابی در 3 سالگی همان پاسخی را دارد که در 12 سالگی و 20 سالگی هم دارد؟
منظور از طرح این پرسش بیشتر رسیدن به این مفهوم مشترک است که "هوش برتر" در طول زمان تغییر نمی کند.
پس اگر کودکی در 3 سالگی دارای هوش برتری هست قطعا در 20 سالگی هم همان هوش، هوش برتر او بوده است.
پس خوشا بحال کودکی که در سن 3 یا 4 سالگی استعدادیابی شده و مسیر برایش مشخص می شود و خوشا بحال خانواده ای که این فضا رو برای کودکشان فراهم می کنند که فرزندشان از همان ابتدای کودکی در مسیر درست و میانبر قرار بگیرد.
زیرا وقتی فرزند من استعداد یابی میشود زبان من، جسم من، جان من حتی دارایی های نقدی من به هرز نمیرود، آزمون و خطای کمتری انجام می دهم و با صرف انرژی کمتر و زمان کوتاهتری به نتیجه و دستاورد بیشتر و بسیار بسیار بالاتری در باره فرزندم خواهم رسید.
قطعا از آنجایی که استعداد ذاتی هست در هر سنی استعداد مربوطه در ما وجود دارد، استعداد برتر ما مشخص است پس 3 سالگی و 12 سالگی و 20 سالگی ندارد در هر مقطع زندگی استعدادهای ما پایدار هستند.
آیا استعداد در کودکان و بزرگسالان ذاتی است؟
پاسخ به این پرسش بله است. استعداد ذاتی هست پس از بدو تولد استعداد در کودکان نهفته است و با ما بدنیا میاید.
من به عنوان یک انسان ممکن در یک بخشی عملکرد قوی تری داشته باشم و در بخشی عملکرد متوسطی داشته باشم و در جایگاهی دیگر ممکن است که ضعیف باشم.
ممکن است ما با یک استعداد خاص بدنیا بیاییم اما متاسفانه در شرایط و محیطی قرار نگیریم که این استعداد رو پیدا کرده و شکوفا کنیم و به اون بپردازیم. وممکن است در محیطی قرار بگیریم که کلا آن استعداد نابود شده و در ضمیر ناخودآگاه مان مدفون شده و اصلاً بیرون نیاید.
ممکن مهارت دیگری را کسب کنیم و در آن مهارت ممکن است فرد موفقی هم باشیم و یا حتی فرد متوسط خوبی باشیم.
پس اگر ما استعدادیابی نشویم اینطور نیست که حتما آدم موفق و کارآمدی نمیشویم. فقط اینکه اگر در راستای استعدادمان پیش میرفتیم صد در صد موفقتر از کنونمون بودیم.
هوش یا استعدادهای هشت گانه در کودکان
هوارد گاردنر، پس از پژوهشها و تحقیقات فراوانی که انجام داد و رفتارهای کودک رو در فضاهای مختلف بررسی کرد به این نتیجه رسید که مغز هر انسان قابلیتهای بی شماری برای یادگیری دارد.
گارنر فردی بود که بحث عددهوش را فقط بعنوان یک درجه اندازه گیری در نظر گرفت و مشخص کرد که این عدد می تواند در کنار چیزهای دیگه کمک کننده باشد اما به تنهایی مشخص کننده ی مسیر فرد نیست.
وی پس از تحقیقات فراوان و تلفیق روانشناسی و علم اعصاب و بررسی های مختلف روی مغز انسان به این نتیجه رسید که هر کودکی که بدنیا میاید حداقل دارای 8 نوع هوش است.
این 8 نوع هوش عبارتند از:
هوش زبانی و کلامی
هوش منطقی و ریاضی
هوش بصری و فضایی
هوش موسیقی یایی
هوش بدنی و جنبشی
هوش درون فردی
هوش برون فردی
هوش طبیعت گرایی
آیا استعداد یا هوش برتر کودکان می تواند دوتا یا چندتا باشد؟
همه انسان ها با هوش های هشت گانه به دنیا می آیند. علت تفاوت های رفتار ما با هم و علت تفاوت عملکرد انسان ها با هم در استفاده از هوش برتر آن هاست.
اگر دانش آموزی در رشته ی ورزشی عملکرد خیلی خیلی خوبی دارد اما نقاش خوبی نیست و یا اگر دانش آموز دیگری در نوشتن دیکته، انشا یا درس ادبیات عملکرد خوبی دارد اما در مقابلش ریاضیات خیلی خوبی ندارد؛ بطور واضح پاسخش مشخص هست که هوش برتر اون در این بخش ها بهتر کار میکند و بالاتر است.
حال تصور کنید دو کودک در کلاس نقاشی ثبت نام کنند نفر اول فردی با هوش متوسط بصری فضایی و هوش برتر موسیقیایی دارد و دیگری فردی با هوش برتر بصری فضایی است، هر دو کودک در کلاس، نقاشی را یاد خواهند گرفت اما در پایان چند ترم نقاشی کودکی که با هوش بصری فضایی نقاشی ای را کشیده است با کودکی که هوش موسیقیایی بالایی دارد قابل مقایسه نیست. کودک اول کارش را خوب انجام داده است اما کودک دوم از یک سوژه یکسان یک نقاشی شگفت انگیز و زیبا کشیده است با ریزه کاری های بیشتری کشیده است که می توان گفت او اثری هنری خلق کرده است.
این به این معنی نیست که فردی که هوش موسیقی یایی دارد نمیتواند نقاش بشود، نه اصلا اینطور نیست، اما او در زمینه نقاشی خارق العاده نمیشود بلکه در موسیقی فوق العاده است.
اگر ما از دیدن هنر کسی شگفت زده می شویم قطعا مطمئن باشیم که آن هنرمند دارای استعداد ذاتی مربوط به آن هنر است.
اتفاق هایی که در فضای هنر و در فضای نوشتن کتاب ها و یا رمان ها و یا در فضای ریاضیات و یا فضای ورزش می افتد و افراد را به نقطه ای و جایگاهی میرساند و حیرت زده میکند دقیقا اون نقطه ای هست که استعداد یا هوش برتر دارد و خودش را نشون میدهد.
طرز تشخیص استعدادهای کودکان در مرحله ابتدایی:
مهارت تفکر منطقی:
کودکان برخوردار از تفکر منطقی به بازیهای اعداد علاقهمند هستند. بعضی از آنها فکر میکنند که روزی بزرگترین عدد دنیا را کشف کنند. درس ریاضی برای آنها شیرینترین درس است که بعدها جای خود را به جبر و هندسه میدهد. برخی از ویژگیهای این کودکان در ادامه آورده میشود:
1 – معمولا در مورد نحوه کار ماشینآلات و دستگاهها سوال میکند.
2 – واحدهای سنجش مانند میلیمتر و میکرومتر یا اعداد بزرگ مانند میلیون را به خوبی می شناسد.
3 – وقتی وسیلهای را تعمیر می کنید با علاقه کنار شما میایستد.
4 – درباره علت حوادث طبیعی مثل رعد و برق، برف و باران و دیگر پدیده های فیزیکی زیاد سوال میکند.
5 – از اصطلاحات منطقی مانند بنابراین، علاوه بر این یا این طور نیست زیاد استفاده میکند.
6 – به رویدادهای فیزیکی علاقه نشان میدهد مثلا چرا لامپ خراب میشود چرا لامپ روشنایی میدهد؟ و…
7 – طرز کار وسایلی مانند آبمیوهگیری، جاروبرقی و دستگاههای برقی را به خوبی میداند.
استعداد ورزشی:
ممکن است برخی والدین بگویند که فرزند ما خیلی پرجنب وجوش است و تحرک را دوست دارد، آیا این کار به معنای این است که کودک ما استعداد ورزشی دارد؟
باید گفت کودکی استعداد ورزشی دارد که :
1 – موفقیتهای ورزشی او بالاتر ازمیانگین معمول باشد و بتواند در برنامههای ورزشی منطبق با جدیدترین استانداردهای علمی ورزش بینالمللی در گروه نوجوانان کسب موفقیت کند.
2 – از تعادل جسمی خوبی برخوردار است مثلا خوب بالانس میزند یا روی یک پا می ایستد.
3 – در یک پیادهروی میتواند مسافت زیادی را طی کند.
4- به یاد گرفتن ورزشهای جدید علاقه نشان میدهد.
5- حرکات دراز و نشست و حرکات کششی مانند بارفیکس زدن را خوب انجام میدهد.
6- دوست دارد در یک تیم ورزشی شرکت کند.
مهارتهای علمی و فنی:
اگر کودکی دارای استعداد فنی باشد کار کردن با آچار و دیگر ابزار برای اوراحت است و مشکلات فنی را می تواند به راحتی برطرف کند. دقت به این موضوع هم مهم است که حتی یک دندانپزشک، یک جراح، یک موسیقیدان، یک معمار و نقاش هم برای موفقیت در کارش باید دستهای پرتحرک و هنرمندی داشته باشد و نیازمند انگشتهایی ماهر و کارکشته است.
برخی ویژگیهای این کودکان شامل رفتارهای زیر است:
1 – از کاردستی خوشش میآید.
2 – میتواند یک میخ را با چکش بکوبد یا یک پیچ را با آچار سفت کند.
3 – به کار کردن با مواد مختلف مانند پارچه، چوب و کاغذ تمایل دارد.
4 – با ایدههای شخصی خودش کاردستی میسازد.
5 – از انجام تعمیرات کوچک و کارهای فنی لذت میبرد. به کارهای فنی یا تعویض گلدان و… علاقهمند است.
6 – ایدههای ابتکاری برای تزیین اتاقش دارد.
7 – وسایل به دردنخور را به قصد تعمیر یا استفاده از قطعاتش نگه میدارد.
8 – با علاقه به کارهای ساختمانی نگاه میکند.
9 – برای تعمیر وسایل مثلا یک اسباب بازی خراب ایدههای جالبی دارد.
مهارت تجسم فضایی:
منظور از تجسم فضایی توانایی تصور سه بعدی اجسام و اشکال در ذهن و همچنین تجسم نقشها و طرحهای پیچیده در ذهن و ترسیم مجدد آنهاست. کودکانی که مهارت تجسم فضایی دارند میتوانند در مشاغلی مانند برنامهریزی شهری، معماری، طراحی داخلی، ترسیم یا مدل تصویری مانند نقشهکشی، مهندسی ساختمان یا مهندسی الکترونیک موفق شوند. این مهارتها با رفتارهای زیر شناخته میشود:
1 – فاصلهها را خوب تخمین میزند.
2 – با نقشه و مقیاس خوب کار میکند.
3 – رابطه بین فاصله و بزرگی اجسام را درک میکند.
4 – در یک اتاق تاریک با چشمان بسته به خوبی میتواند مسیر خود را انتخاب کند.
5– میتواند یک نقشه از آپارتمان یا خانهتان را رسم کند.
6 – اشیاء موجود در اتاق را میتواند از حفظ رسم کند.
7 – میتواند تصویر یک مکعب یا اجسام سه بعدی را به خوبی رسم کند.
8 – میتواند با رعایت نسبت و مقیاس چیزی را نقاشی کند.
9 – از کلماتی که رابطه مکانی اشیاء را نسبت به هم نشان میدهد مانند زیر، بالا، کنار و روبهرو به درستی استفاده میکند.
مهارت تعامل اجتماعی:
منظور از توانمندیهای اجتماعی و تعامل در جامعه، شناخت روحیه و احساسات درونی خود و دیگران و برخورد صحیح و متناسب با آن است. این کودکان در مشاغلی که به خدمات اجتماعی مربوط میشود مانند معلمی که به خوبی میتواند مشکلات کودکان را حل کند و آنها را هنگام مشاجرات آرام کند، مشاوره، مددکاری اجتماعی و… میتوانند موفق باشند. برخی از رفتارهای زیر نشانهای از این مهارت در کودکان است:
1 – تعدادی دوستان خوب در مدرسه دارد.
2 – صلح طلب و مسالمتجو است. اغلب از درگیر شدن پرهیز میکند.
3 – بازی های دستهجمعی و تکالیف گروهی را دوست دارد.
4 – تلاش میکند دوستانی را که با هم دعوا کردهاند آشتی دهد.
5 – با حیوانات و گیاهان همدردی میکند.
6 – با دیگر انسانها احساس تفاهم و همدلی دارد.
7 – اسباببازیهایش را با رغبت با دیگران تقسیم میکند.
8 – از هدیه دادن لذت میبرد.
مهارت گفتاری:
این دسته از کودکان مطالعه و صحبت کردن را دوست دارند، کاربرد کلمات را به خوبی میدانند، زبانهای بیگانه را نسبتا راحتتر یاد میگیرند. احتمالا این افراد در مشاغلی مانند مشاوره ، روزنامهنگاری، نویسندگی، مجری گری برنامه و میزگردها، فروشندگی و… موفق خواهند شد.
برخی از رفتارهایی که این ویژگی را نشان میدهد به شرح زیر است:
1 – به داستان پردازی علاقهمند است.
2 – به قصهگویی با بیان تجربیات خودش علاقه دارد.
3 – به استفاده از کلمات جدید علاقه دارد.
4 – معنی کلماتی را که نمیداند میپرسد.
5 – با کلمات بازی میکند و سعی میکند ترکیبهای متفاوتی از کلمات بسازد. مثلا به جای آبگرمکن میگوید گرم آب!
6 – دیکتهاش به نسبت سنش خوب است.
7 – به نسبت سن خود گیاهان و حیوانات را میشناسد و میتواند آنها را توصیف کند.
8 – میتواند موضوعات پیچیده را خوب توضیح دهد.
9 – برای خود دفتر خاطرات دارد یا برای روزنامه مدرسه مطلب مینویسد.